
گفتم شب جمعه ای با بابا برم یه فیلم ببینم. آقا، تهرونو گذاشتیم زیر پا بلیط گیر نیومد. شصت ساعت تو خیابونا روندیم هیچی به هیچی
:|
تهش برگشتیم همون خونه رسوایی رو دیدیم. میدونستم حتی نباید به دیدنش فک کنم. مزخرف. شر الناز شاکردوست از سینمای ایران کی کم میشه؛ من نمیدونم
ps: بستن کمربند به محض نشستن تو ماشین، خیلی حرکت حرفه ای ایه :دی
ps2: دم پردیس ملت یه بیلبرد گنده زدن "بیا سینما" خیلی باهاش حال می کنم. رک و پوسکنده س قشنگ
@Tasnim: قشنگ داشتیم تلاش می کردیما. از پردیس به اریکه. از اریکه به آزادی. از آزادی به سوپر مارکت جهت خرید چن تا فیلم. از سوپری به خونه
@HoSna: اونم گرفتم اتفاقا. هر چی سی دی بود عین عقده ایا ور داشتم. حتی آلبوم بابک جهانبخشو که قبلا شنیده بودمش
@nadi: باز هم ممنون ;)
@omid: نه آقا همه جا آسمون همین رنگه. آموزش رانندگی مگه میشه جز با پراید آخه؟!